در مقابل روحيه استكباري كه هم در دوران غيبت و هم در دوران ظهور، مهمترين عامل دشمني و ستيز با امام است، ميبايست به كارهايي مانند: شناسايي اهداف و راهكارهاي دشمن، آگاهيسازي افراد و جوامع نسبت به اين امر، مقاومت و مقابله در مقابل توطئهها و تحركات دشمن پرداخت.با ترميم و تبيين و ايجاد اعتمادسازي بايد حربة تخريب دشمن را خنثي نمود و با روشنگري و خرافهزدايي براي تعميق ايمان و اعتقادات مردم گام برداشت و توطئه تحريف را ريشهكن نمایيم.
در مقابل روحيه استكباري كه هم در دوران غيبت و هم در دوران ظهور، مهمترين عامل دشمني و ستيز با امام است، ميبايست به كارهايي مانند: شناسايي اهداف و راهكارهاي دشمن، آگاهيسازي افراد و جوامع نسبت به اين امر، مقاومت و مقابله در مقابل توطئهها و تحركات دشمن پرداخت.با ترميم و تبيين و ايجاد اعتمادسازي بايد حربة تخريب دشمن را خنثي نمود و با روشنگري و خرافهزدايي براي تعميق ايمان و اعتقادات مردم گام برداشت و توطئه تحريف را ريشهكن نمایيم. در همين رابطه مقام معظم رهبري ميفرمايند: «اثبات اصل مهدویت در یک محفل علمي با مخاطباني كه اهل علم و اهل تفكر و استدلالند؛ جزو آسان ترين كارها است و در اين هيچ ترديدي نيست. ايمان و اعتقاد مردم هم خوب است منتها تعميق اين ايماني كه مردم به امام زمان (ارواحنا فداه و عليه الصلاه و السلام) دارند، كار بسيار ظريفي است. بخش مهم كار ايجاد مراكز تخصصي مهدويت، اين است كه عشق و محبت و سوز و گدازي كه مردم، به طور طبيعي نسبت به حضرت دارند، در سطح عموم به خصوص جوانان، بايك نگاه عالمانه و آگاهانه همراه نمايند.»
در يك راهكار مناسب، فرقهها و جريانات انحرافي را رسوا نماید، ضعفها و نواقص نظامهايي چون ليبرال دموكراسي و... را بازگو و با ارائه استراتژي مطابق با روايات، درمقابل استراتژيهاي ديگر گام بردارد و در خصوص تعميق و تبيين انديشه مهدويت تلاش نماید. از جمله راهكارهاي مهم در ترويج و تفهيم فرهنگ مهدوي می توان به موارد زیر اشاره کرد.
1- تئوريپردازي درباره مهدويت. آموزههاي ديني مهدويت داراي دامنه و پیشینه تاريخي است و جزء بيناديترين اعتقادات مسلمانان شمرده ميشود و در ميان ديگر اديان نيز با عنوان مصلح جهاني مورد توجه قرار گرفته است. با توجه به اهمّيت موضوع مصلح جهاني در ميان اديان، لازم است؛ انديشمندان با تئوريپردازي و گفتمانها، نقد و نظرها و نكتهسنجيها و اظهارنظرهاي ژرف درباره آموزه مهدویت، به قوّت عملي اين موضوع بين ادياني بيفزايند.
خارج ساختن بحث مهدويت از عرضههاي سنتي و مهجور، و واردكردن آن در محيطهاي پژوهشي علمي موجب ميشود كه مساله مهدويت برزندگي انسانها اثرگذارد و آنان را با امام عصر(عج) مرتبط سازد.
2- شفاف ساختن جنبه های شخصيت و حكومت امام مهدي(عج). نوشتن دايرهالمعارف، دانشنامه، پاياننامه و رساله تحصيلي، ايجاد سايتهاي قوي، انتشارمجلههای تخصصي، فيلمسازي، و آثار ادبي و هنري در این رابطه چاره ساز است. دكترين مهدويت سزاوار آن است كه در قالب رمان، فيلم، نمايشنامه، و آثار هنري، در سطح جهان ترويج شود.
3- رشد و اعتلای فرهنگ مهدويت و مفهوم انتظار. در این رابطه بررسي و تبيين روايات و سخنان تاريخي موجود دركتابهاي اعتقادي و منابع مهم اسلامي مثمر ثمر خواهد بود.
عدم ارايهي درست موضوع مهدويت يكي از عوامل مؤثر در گريز اشخاص از مساله مهدويت، يا نداشتن باور عميق به امام عصر(عج) ميباشد. وجود پارهاي از سخنان نادرست و بياساس پيرامون شخصيت آسماني امام مهدي(عج)، موجب شده است كه چهرهاي غير واقعي و اسطورهاي از ايشان ترسيم گردد. پس بايد كوشش شود كه با بررسي تطبيقي روايات و دقت نظر درآن¬ها، چهرهاي معقول و مهربان و روزآمد از امام عصر ترسيم شود.
4-توسعه فرهنگ مهدويت. در این راستا ايجاد كرسي مهدي شناسي درحوزه و دانشگاه راه گشا ميباشد. در تمامي دانشگاههاي جهان، براي شناخت افكار انديشمندان بزرگ كرسيهاي تدريس و پژوهش وجود دارد و تخصص پارهاي از اساتيد، تنها تدريس افكار يك انديشمند است، به عنوان مثال، برخي استادان درزمينهي تدريس انديشههاي ارسطو، تبحّر دارند، در كشور عزيز اسلامي ما نيز بايد براي هر يك از ائمه اطهار (ع) از جمله امام مهدي(ع)، كرسي درس امام شناسي و مهديشناسي گذارده شود و افرادي پرورش يابند كه در زمينة بزرگان هدايت و وحي صاحبنظرباشند.
آموزه مهدويت در طول تاريخ فرهنگ اسلامي همواره مورد توجّه انديشمندان اسلامي بوده و هيچ آموزه ديگري به اندازهي آن از اهمّيت برخوردار نبوده است؛ امّا به رغم اين اهمّيت، به مثابه يك تئوري و راهكار مهّم مورد توجّه و دقّت نظر قرار نگرفته است، از اين برانديشمندان و فرهيختگان است كه در اين موردبه ژرفانديشي و فرهنگسازي بپردازند تا مهدويت آن چنان كه شايسته است و در متون ديني سفارش شده، مورد توجه قرار گيرد.
5- لزوم شناخت دشمن و تدارك و مهّيا شدن براي مقابله و دفاع در برابر مهدی ستیزان. پس ازشناخت و درك وجود دشمنان و معاندان در برابر مفهوم مهدويت و اسلام و آگاهي از فعاليتها و تلاشهاي آنان در جهت تخريب فرهنگ مهدويت، آنچه از نظر عقل و دين اسلام لازم و حقيقي است؛ لزوم شناخت دشمن و تدارك و مهّيا شدن براي مقابله و دفاع در برابر، آن است.بدین سان به منظور ايجاد آگاهي و بيداري در تمامی انسانها نسبت به نياز به امام، نخست بايستي با استفاده از ابزارهاي کارآمد، به تبيين ضرورت نياز به امام و بيمانندي آن پرداخت، دوم آن-که نقد و بررسي جريان و نظامهاي مدعي نجات بشريت، زمينه پذيرش حكومت طيّبه مهدوي را بيشتر فراهم ميآورد.
ايجاد آگاهي و بيداري مسلمانان و شيعيان نسبت به حقيقت و ماهيّت دشمنان اسلام و مهديستيزان. پس ازشناخت ماهيّت دشمن و روشها و اهداف آن بایسته است با ارائه معارف مهدويت بدور از خرافهپرستي و بدعتگذاري، در اندیشه مسلمين و ارائه آن به زبان جهانی و روزآمد، مسلمانان و به ویژه شیعیان را نسبت به حقیقت و ماهیت چالش مهدویت آگاه ساخت.
6- معاد باوري انديشمندان و عملگرايي خالصانه. با تکیه بر اندیشه معاد و توجه به تداوم بشریت در دنیای دیگر، ميتوان فارغ از فتنهها و فسادانگيزيهاي دجال و دجالها ره پوييد و به اردوي خداباوران و مهديياوران جهان رسيد.
تاليف:صدراله زين العبادي كارشناسي ارشد شيعه شناسي
نظرات شما عزیزان: